مادر فلور
بر نخ نما شده مبلی فکسنی مادر فلور نشسته پر اندیشه خیره ناک
در سایه روشن پاییزی اتاق، بر ناخن شکسته زند سرخ تیره لاک
از رقص دود آبی سیگار که خاکسترش مردد بر ریختن شده ست
انگار معبد بودای باورش کابوس گیر قهقهه ی ارتعاش دست
یک استکان لب زده ی چای هم بر روی میز مانده و افتاده از دهان
اینست مابقی عمر ای دریغ ای کاش می رسید به ته طعم تلخ آن
با قیچی فلزی کندی قرچ... می چیند عکس های جوانی و کودکیش
شاید بریدن آواز پشت سر او را جدا کند از خاطرات بد یکیش
از درد مزمن سر گاه تا به گاه مادر فلور به دامن خود چنگ می زند
قرصم کجاست؟ وای باز که... ساراست دخترم؛ تلفن زنگ می زند
جانم... سلام عزیز دلم بگو... نه بهترم تو چطوری؟...چیه؟ بلا به دور
من بی کسم تو چرا گریه می کنی!؟ ویران شدم که عشق شود با تو جفت و جور
آرام باش بگو باز چی شده؟ بابای آب و نان به تو منت گذاشته؟
دارا برادرت نکند باز هم چوب انار بر کف دست تو کاشته؟
بی خود... وظیفه شان بود و هست هم باید به سر بردش کوه، ماه را
از پرتوی که تو افکنده ای بدان معلوم می شود گذر و جان پناه را
دارا گذاشته و رفته در کمد پیژامه ها و پیرهنش را برای من
گلبرگ مانده به جا از شکوفه ای؛ در دست کیست میوه اش اکنون؟ خدای من
آرام گیر که در هر کشاکشی مرد ست سنگ ایستاده و زیرین آسیاب
زن، زندگیست که باید بچرخد و فرساید از زمختی بد تیشگی خراب
از زخم و از گله و بی محبتی سارا نریز اشک همین است روزگار
یلدا عروس مرا دیده ای چقدر زیبا گلیست سر زده از بوته های خار
دیروز من، به خدا می سپارمت فردا تو من شدی و من از یاد رفته ام
بر نخ نما شده مبلی فکسنی با دخترت همان تو بگویی که گفته ام
دریافت
عنوان: مادر فلور
حجم: 3.41 مگابایت
توضیحات: فایل صوتی
shabaahengaam@
https://t.me/joinchat/AAAAAD8Gw-UKejFpAi4zEg
- ۹۵/۱۰/۳۰